وبلاگ توپ

وبلاگ توپ
اینجا همه چی درهمه
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پارس و آدرس manoto9.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





اهرام مصر

   

مشهورترین آثار باستانی، اهرام هستند که شمار آنها بالغ بر 90 عدد می شود و اکنون اکثر آنها به صورت مخروبه در آمده اندو شکل اولیه آنها غیر قابل تشخیص است. با کیفیت ترین اهرام در شنزارهای "جیزه" و گورستانهای "سقاره" "داهشور" و"میدوم" واقع در اطراف جیزه قرار دارند. نکته جالب این است که همین اهرام، قدیمی ترین اهرامی هستند که توسط فراعنه "پادشاهی"کهن" در طول 500 سال ازسال 2575 تاسال 2134 قبل از میلاد ساخته شده اند. تعداد انگشت شماری از آثار تاریخی تمدنهای از میان رفته وجود دارند که به اندازه اهرام پادشاهی کهن مصر الهام بخش و مرموزباشند.

 

اهرام بزرگ جیزه

 

در جیزه، غرب قاهره امروزی، سه هرم از فراعنه سلسله چهارم _خوفو (خئوپس یونانی)، خفرع( خفرن یونانی) و منکورع(موکرینوس یونانی) وجود دارد. این هرمها پس از سال 2700 پیش از میلاد ساخته شده اند. اهرام جیزه، نقطه اوجی در تکامل آن شیوه معماری است که با ساختن مصطبه ها آغاز شد. ساختمان این اهرام زاییده ضرورتی خاص نبود؛ پادشاهان میتوانستند مصطبه ها را تا بینهایت بر روی هم انباشته و مقبره هایشان را سنگینتر کنند. بلکه میگویند وقتی پادشاهان سلسله سوم اقامتگاه دایمی خود را به ممفیس انتقال دادندتحت تأثیر هلپو پولیس که در مجاورتشان بود قرار گرفتند. این شهر مرکز کیش نیرومند "رع" خدای آفتاب بود که بتش به صورت یک سنگ هرمی شکل به نام بن_بن ساخته شده بود. در دوران سلسله چهارم، فراعنه مصر،خود را فرزندان رع نامیدند و به همین علت از آن پس کوشیدند او را بر روی زمین مجسم کنند. بنابراین فراعنه دیگر فاصله ای با انتقال از اعتقاد به وجود روح و قدرت رع در سنگ هرمی شکل بن بن تا اعتقاد به امکان نگهداری از روح و جسم خداگونه خودشان به همان طریق مشابه در درون مقبره های هرمی شکل داشتند. از اهرام سه گانه جیزه، هرم خوفو کهنترین و بزرگترین است. به استثنای راهروها و اتاقک تدفین، توده غول پیکری از بنایی با سنگ آهک یا کوهی از سنگ است که مطابق همان اصول ساختمانی هرم پله دار پادشاه زوسر در سقاره ساخته شده است، فضای درونی موجود در کف و بالاتر از آن نسبتأ کوچکند، گویی در اثر فشار تنهای سنگ در نقسه اصلی ایجاد شده اند.  سنگ آهک از صخره های شرق نیل به دست میآمد و با استفاده از طغیانهای سالانه نیل به ساحل غربی آن انتقال داده میشد. پس از آنکه سنگتراشها کار تراش سنگها را به پایان میرساندند، برای آنکه جای هر قطعه سنگ را در بنا مشخص کرده باشند آن را با مرکب قرمز علامت گذاری می کردند. آنگاه گروهای بزرگی از کارگران، دست به دست هم میدادند و سنگها را از روی خر پشته های موقتی بالا میکشیدند (چرخ تا ان زمان اختراع نشده بود) و رج رج روی هم مینهادند. سرانجام، نمای هرم با پوششی از سنگ آهک سفید مروارید رنگ پوشیده می شد؛ این سنگها رابا چنان ظرافتی می تراشیدند  که درزهای میانشان را به سختی می شدبا چشم تشخیص داد. عظمت هرم خوفو را می توان از روی برخی از ابعاد آن به عدد درست نشان داد: طول ضلع قاعده هرم 227 متر، طول هر یالش 217 متر، ارتفاع کنونیش 138 متر است و قاعده اش بیش از پنج هکتار زمین را در بر گرفته است. مطابق نظر فلیندرز پتری، این ساختمان از حدود 2 میلیون و 300 هزار قطعه سنگ ساخته شده است که وزن متوسط هر یک به 2/1 2 تن میرسد؛ بنا به یک محاسبه، با این مقدار سنگ میشود دیواری کوتاه به گرداگرد فرانسه کنونی کشید. اما هنر سازندگان این هرم فقط به عظمت کار و مهندسی موفقیت آمیزشان محدود نمی شود بلکه طراحی صوری_ تناسبهاو ابهت بیکران آن که این چنین با کارکرد تدفینی و مذهبی اش سازگار بودو با محیط جغرافیایی اش جور در می آمد_ را نیز در بر می گیرد. چهار گوشه قاعده هرم به سوی چهار جهت قطبنماست و مقبره و توده ساده سنگ، بر چشم انداز گسترده افق مسلط است. نتیجه طنز آلود این تلاش طاقت فرسا را می توان از روی مقطع عمودی هرم مشاهده کرد. در تصویر صفحه بعد خطوط نقطه چین موازی در قاعده هرم، نقبهایی را نشان می دهد که دزدان عصر باستان برای ربودن اشیای گرانبهای داخل مقبره حفر کرده اند. دزدها که نتوانسته بودند به راه ورودی بسته و کور شده مقبره برسند، از نقطه ای به ارتفاع تقریبأ 10 متر نقب تازه ای زدند و آن قدر پیش رفتند تا به راهروی صعودی آن رسیدند.بسیاری از مقبره های سلطنتی تقریبأ بلافاصله پس از پایان مراسم تدفین غارت شده بودند؛ از همه طرف پیدا بودن هرم خود انگیزه ای بود که دزدان را به یغماگری فرا می خواند. جانشینان هرم سازان پادشاهی کهن، از این وقایع ناگوار عبرت گرفتند؛ آنها به تعداد کمتری هرم ساختند، که اندازه شان کوچکتر بود واز همه طرف دیده نمیشد.

 

1-نیمرخ سیاه با روکار سنگ اصل، 2- نقبهای دزدان، 3- راه ورود، 4- راهروی بزرگ، 5- اتاق پادشاه، 6- به اصطلاح اتاق ملکه،  7- اتاق کاذب مقبره، 8- سنگهای کمکی، 9- میله هوا 

 

پیکره نشسته خفرع یکی از چندین پیکره مشابه بود که برای معبد ابوالهول خفرع تاشیده شده بودند. این پیکره ها که یگانه شکلهای ارگانیک در درون ساختمان خشک و هندسی معبد بودند با تیرهای عمودی و افقی تخت شان، فضای گیرایی از ابهت شاهانه به آن میبخشیدند. خفرع بر اورنگی نشسته است که بر قاعده اش نقش در هم بافته ای از دو گیاه پاپیروس و نیلوفر آبی مصری- نماد مصر متحد- حکاکی شده است. بالهای محافظ شاهین – نماد آفتاب – پشت سر او را پوشانده است و این نشانه ای از پایگاه خدایی خفرع به عنوان پسر رع است. او دامن ساده مرسوم در دوره پادشاهان کهن را به تن کرده است و یک روسری کتانی بر سرش دارد که پیشانی او را پوشانده و با چینهای ریز تا روی شانه اش رسیده است. چهره پادشاه از فردیتی نیرمند برخوردار است و در همان حال آرامشی خونسردانه از آن ساطع است که بازتابی از نیروی ابدی فرعون و مقام پادشاهی به طور اعم به شمار می رود. پیکره خفرع از فشردگی و یکپارچگی نیرومندی برخوردار است و چند نقطع برآمده و شکستنی نیز دارد؛ شکل هدف را که ماندن تا ابدیت است بیان میکند. بدن خفرع به تخته سنگ پشتی اش چسبیده است، دستهایش نزدیک بالاتنه و رانهایش قرار گرفته اند، پاها تنگ هم هستند و با پرده های سنگی به اورنگ شاهی متصل شده اند. حالت پیکره مانند تندیسهای بین النهرین، از روبه رو جدی، و قرینه دار است. این الگوی قابل تکرار، بخشهای بدن را چنان در کنار هم قرار می دهد که تمامأ با نمای رو به رو یا تمامأ بانمای نیمرخ نشان داده می شوند. همچنان که پیکره مطابق نقشه تراشیده میشد، تناسبهای آن نیز پیشاپیش تعیین میشد. قانون تناسبهای کمال مطلوب، به عنوان قانون بازنمایی عظمت شاهانه، کاملأ مستقل از واقعیت بصری پذیرفته و به کار بسته شده بود. نمایش کلی اندامهای بدن در هنر پیکر تراشی مصری حتی تا عصر بطالسه دوام آورد و در آن زمان این احتمال پدید آمده بودکه نفوذ پیکر تراشی یونانی بتواندپیکر تراشی مصری را به سوی رئالیسم هدایت کند. پیکر تراش مصری ظاهرأ نسبت به نمایش رئالیستی بدن بی تفاوت بوده و ترجیح می داده است در جهت وفا داری به طبیعت در هنر چهره سازی که مصریان را رقیبی در این رشته بود گام بردارد. در تاریخ هنر، مخصوصأ در تاریخ چره سازی، تقریبأ پذیرفته شده استکه هر گاه موضوع کار یک شخصیت پر اهمیت نباشداز شدت شخصیت کاسته و بر درجه واقع نمایی افزوده شود. تندیس چوبی معروف به شیخ البلدیکی از این موارداست. این تندیس، بازنمایی زنده گونه مردی است که وظیفه اش خدمت به پادشاه در جهان روح – مانند خدمت به او در جهان خاکی – بود. چهره به طرز حیرت انگیزی زنده نماست، و چشمان سنگ بلوریش بسی بر قدرت این تأثیر می افزاید. شیخ به شیوه سنت رو به بیننده ایستاده و پای چپش را جلو گذاشته است. هیکل پرش فاقد تناسبهای قهرمانانه و مطلوبی است که در شبیه سازی از اعضای خاندان سلطنتی و اشراف به چشم می خورد؛ زیرا شیخ مزبور یک مأمور دون پایه بوده است. چوبی بودن ماده کار، به هنرمند امکان داده است که سنگ تکیه گاه پشتی را حذف کندو حالت آزادانه تری به این پیکره ایستاده بدهد. در واقعین آنچه ما می بینیم، مغز چوبی است که در اصل با پرده یا گچ رنگ آمیزی شده پوشانده شده بود؛ این روش زمانی به کار گرفته می شد که پیکر تراش از چوب نرم یا پست استفاده می کرد. پیکر تراش مصری که نسبت به زیبایی ذاتی ماده کارش حساسیت نشان میداد، چوب سخت را همچون سنگ سخت از کار در می آورد. این گونه چوبها را صیقل می داد ولی رنگ نمی زد، پس از مرگ خوفو  پسر او خفرع و نوه اش منکورع دو هرم کوچکتر از هرم خوفو در فلات جیزه ساختند. در کنار اهرام مزبور، معابد، سنگ فرشها و گورهای مکمل نیز بر پا شدند.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 22 / 6 / 1390برچسب:, ] [ 14:35 ] [ مسیح نظری ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

خوش آمدید.نظراتتونم بذارید.اگه مایل به تبادل لینک هستید به قسمت لینک دوستان بروید.مرسی
امکانات وب

ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 136
تعداد نظرات : 24
تعداد آنلاین : 1